تکرار، همراهِ نزدیک تمرین!

تکرار، همراهِ نزدیک تمرین!

تکرار، همراهِ نزدیک تمرین!


تکرار، همراهِ نزدیک تمرین!

معنیِ تکرار، همراهِ نزدیک تمرین! چیست؟
این یعنی همراهِ نزدیک تمرین، تکرار کردنِ چیزی است که آن را می شنوید، و در برخی موارد بال و پر دادن به آن مطلب با استفاده از تکنیک های دیگر مثل تصویر سازی یا ایجاد مطالب مرتبط با آن است.

تفاوت این دو کاملاً مشخص است.
ما از فرآیند تمرین، برای اطلاعات پیچیده تر و طولانیتر که نیاز به خاطر سپاری جزئیات است استفاده می کنیم.
در حالی که فرآیند تکرار روشی برای بخاطر سپاری اطلاعات ساده تر مانند اسامی افراد، شماره تلفن ها، شماره حساب ها و مسیرهای خیابان هاست.

برای بخاطر سپاری این اطلاعات بجای استفاده از مرور و تمرین برای چندمین بار آن ها را تکرار کنید تا وارد ذهن تان شوند.
یک مثال قدیمی از چگونگی این فرآیند یک بازی قدیمی است که بچه ها در مدرسه انجام می دهند، تا اسامی همدیگر را یاد بگیردند.
بزرگ تر ها نیز می توانند این بازی را انجام دهند.

روند بازی به این صورت است که افراد به صورت گروهی یا به صورت گرد می نشینند.
هر شخص به این ترتیب اسم خود و اسم فرد دیگری را که کنار او نشسته است را بیان می کند.
سپس شخص بعدی نیز به همین ترتیب ادامه می دهد تا زمانی که فردی اسمی را اشتباه  بگوید یا اسم شخصی را از قلم بیاندازد.

سپس آن شخص از بازی حذف می شود و شخص بعدی بازی را ادامه می دهد.
آخرین  شخصی که در بازی باقی بماند برنده محسوب می شود.
این بازی معمولاً انجام می گیرد و نتیجۀ آن آشنایی افراد با یکدیگر و بخاطر سپاری اسامی افراد دیگر است.

چون آن ها این اطلاعات را از طریق تکرار یاد می گیرند.
می توانید فرآیند تکرار را تقریباً در مورد همه چیز استفاده کنید. چون ما سریع تر از چیزی که می شنویم، تفکر می کنیم.
به یاد داشته باشید تکرار، همراهِ نزدیک تمرین! است.

استفاده از فرآیند تکرار در زندگی

زمانی که از این روش استفاده می کنید مشخص کنید چه چیزی برای شما مهم است.
چون مشخص است که نمی خواهید همه چیز را برای خود تکرار کنید.
برای مثال اگر در طول یک بعد از ظهر به تعداد زیادی از افراد معرفی شده اید بهتر است کارت های ویزیت آن افراد را از آن ها گرفته و در زمان ممکن اسامی افرادی که می خواهید بعداً با آن ها صحبت کنید را با استفاده از روش تکرار به خاطر بسپارید.

همچنین زمانی که چیزی را تکرار می کنید از تصاویر و موارد مربوط به آن استفاده کنید تا آن ها را برای شما واضح تر کند.
اگر چندین اطلاعات مانند شماره حساب یا رمزهای عبور را باید همزمان به خاطر بسپارید از روش قطعه بندی نیز استفاده کنید تا تکرار آن ها را برای شما آسان تر کند.

به خاطر داشته باشید که از تکرار ذهنی یا تکرار فیزیکی استفاده کنید.
می توانید از هر دوی آن ها هم استفاده کنید.
برای تکرار ذهنی از روش صحبت با خود استفاده کرده و نام شخص مورد نظر را بارها و بارها به خود بگویید.

برای تکرار فیزیکی نام شخص را با صدای بلند بگویید یا آن را یادداشت کنید.
برای این که این فرآیند مؤثر تر باشد سعی کنید این کار را در بافت آن انجام دهید.
مثلاً یک جمله یا یک سؤال با استفاده از نام آن شخص بنویسید.

یا یک دلیل بیان کنید که چرا نام آن شخص را یادداشت کرده اید.
مثلاً «من می خواهم بعداً با شما تماس بگیرم و در مورد این برنامه با شما صحبت کنم».

تکرار، همراهِ نزدیک تمرین!

به مثال های زیر که در مورد فرآیند تکرار در زندگی روزمره است، توجه کنید:

۱-با شخصی ملاقات می کنید و می خواهید نام آن شخص را به خاطر بسپارید.
نام آن شخص را چندین بار در ذهن خود بگویید.
سپس جمله ای را با استفاده از نام آن شخص بگویید.
مثلاً: «هنری،  شما به نکتۀ جالبی اشاره می کنید.»

همزمان با آن، تکرارِ اسمِ  او را، به صورت ذهنی و فیزیکی افزایش دهید.
در حالی که به کلمه ای فکر می کنید که تداعی کنندۀ نام هنری است.
همچنین می توانید از روش همه چیز دربارۀ من استفاده کرده و بیاندیشید که در آینده با هنری چه کاری می توانید انجام دهید.

یا این که ارتباط شما با هنری چه سودی برای شما خواهد داشت.

۲-به یک سخنرانی گوش می کنید و سعی می کنید ایده ای که در آن سخنرانی مطرح شده است را به خاطر بسپارید.
آن ایده را به صورت ذهنی به خودتان بگویید و آن جمله را چندین بار با خودتان تکرار کنید.

سپس اگر می خواهید آن را بسیار کامل تر به خاطر بسپارید از روش همه چیز در بارۀ من استفاده کنید و فکر کنید که در آینده چگونه می توانید از این ایده بهره گیرید.
و یا در مورد ایده های منفی به این فکر کنید که چگونه از عواقب و نتایج آن اجتناب کنید.

۳-یک شماره تلفن، شمارۀ حساب بانکی یا رمز عبوری را که می شنوید یا می بینید و می خواهید آن را به خاطر بسپارید.
در این مورد احتمالاً از قبل جایی برای یادداشت کردن این اطلاعات تعیین کرده اید.
این فکر خوبی است.

چون نمی خواهید اعداد زیادی را در ذهن خود نگه دارید که با گذشت زمان فراموش شوند.
اما برای راحتی خودتان می خواهید دسترسی سریع به بعضی از این ارقام داشته باشید.

بهتر است یادگیری این اعداد به آرامی انجام شود تا بتوانید هر عدد را بدون دخالت عدد دیگر تکرار کنید
سپس اگر هر عددی را از قبل قطعه بندی نکرده اید آن را قطعه بندی کنید و به صورت ذهنی برای خودتان تکرار کنید.
همچنین برای کمک به بخاطر سپاری این که عدد مربوط به چه چیزی است تصویری برای آن عنوان یا مؤسسه ایجاد کنید.

برای مثال اگر عدد مورد نظر یک شماره تلفن است تصویر یک تلفن را برای آن شماره تصور کنید.
اگر عدد مورد نظر شماره حساب بانکی است تصویر بانکی را که در آن حساب دارید برای آن شماره تصور کنید.
اگر عدد رمز عبور است، تصویری از وب سایتی که رمز عبور مربوط به آن است را برای آن شماره تصور کنید.

مثلاً اگر آن سایت مربوط به فیلم سازی یا سایت روزنامه مربوط به اخبار روزنامه است تصویر یک دوربین را برای آن شماره در نظر بگیرید.
می توانید از تصاویر واقعی، تصاویر خنده دار کارتونی، آرم های شرکت ها یا هر چیز دیگری که ارتباط بین عددی که می خواهید به خاطر بسپارید و  جایی که آن را بکار گیرید را نشان بدهد.

۴-آدرس هایی را که باید به آن جا بروید را بپرسید.
اگر بیش از سه یا چهار مرحله برای بخاطر  سپاری دارد برای اطمینان بهتر است آن ها را یادداشت کنید.
چون اگر یکی از مراحل را اشتباه انجام دهید، مثلاً به جای گردش به راست به چپ بپیچید گم خواهید شد.

اما اگر بتوانید مسیرها را حفظ کنید راحت تر خواهید بود و دیگر نیازی نیست دائماً به نوشته های خود نگاه کنید.
اگر رانندگی کنید این خود باعث کم کردن سرعت شما به منظور جلوگیری از ایجاد تصادف خواهد شد.
برای بخاطر سپاری مسیرها اسم خیابان یا مسیری که باید بروید را به صورت ذهنی برای خود تکرار کنید.

مثل این که شخصی آن را به شما می گوید.
همزمان سعی کنید نقشه ای را در ذهن تان به تصویر بکشید تا با استفاده از این نقشۀ ذهنی و صدای ذهنی که به شما می گوید کجا بروید مسیر خود را پیدا کنید.
میتوانید با شنیدن نام هر خیابان تصویر مرتبط با آن را به ذهن خود بیاورید.

می توانید برای مسیرها مثلاً وقتی به خودتان می گویید چپ، راست یا مستقیم تصویر ذهنی یک علامت فلش به ذهن تان می آید که به مسیر اشاره می کند.
برای مسافت های طولانیتر مثلاً وقتی کسی به شما بگوید دو بلوک یا شش مایل جلو بروید عدد را برای خودتان تکرار کنید.

۵-نام یک آهنگ، کتاب یا فیلمی را می شنوید یا آن را در یک وب سایت یا سردر سینما می بینید.
نام آن را چندین بار برای خود تکرار کنید.
این کار به شما کمک می کند در مورد تصویر مرتبط با آن ها فکر کنید.

برای مثال تصویر یک مرد پشت میله ها در حالی که یک قلب قرمز درخشان در بالای سرش می درخشد، برای آهنگی با نام «گناهکار به جرم دوست داشتن تو» مناسب است.

تمرینِ چیزی که تکرار می کنید.

حال که با اصول اولیه آشنا شدید در طول روز تمرکز کنید تا ببینید چه چیزهایی را باید برای خود تکرار کنید.
همزمان با گفتن کلمات به خودتان از تقویت کننده های دیگر مثل اصل همه چیز در بارۀ من و تکنیک های تصویری مرتبط استفاده کنید.

بعد از این که از این تکنیک ها برای چند ساعت یا یک روز استفاده کردید ببینید که این روش چقدر برای شما مفید بوده است.
برای مثال اسامی افرادی که در یک رخداد حضور دارند، ایده هایی که شنیده اید، شماره تلفن و شماره حساب و یا مسیرها.
سپس ببینید تا چه حد می توانید آن ها را بازیابی کنید.

حتی می توانید این فرآیند را ذهنی انجام دهید و یا برای سنجش عناوینی که با استفاده از تکرار سعی کرده اید آن ها را به خاطر بسپارید یادداشت کنید.
موارد یادداشت شده را با واقعیت مقایسه کرده و ببینید چقدر از اطلاعات بازیابی شده درست است.
درصد موارد به خاطر سپرده شدۀ صحیح را مشخص کنید.

در روزهای بعد این تمرین را بارها و بارها با مطالب جدید انجام دهید و هر روز عملکرد خود را مقایسه کنید.
متوجه خواهید شد که در مورد لیست های هم اندازه در صد نتایج شما بالا خواهد رفت.
اگر این تمرین را با لیست های طولانی تر انجام دهید در صد نتایج تان پایین خواهد آمد.

چون مجبورید اطلاعات بسیار زیادی را به خاطر بسپارید و در مقابل برای لیست های کوتاه تر درصدتان باید بالا برود چون مجبورید اطلاعات کمی را به خاطر بسپارید.
پس برای مقایسۀ نتایج سعی کنید از اطلاعاتی با حجم یکسان استفاده کنید….

آیا مقاله تکرار، همراهِ نزدیک تمرین! برای شما سودمند واقع شد؟
با ارسال نظرات ما را در بهبود محتواهایمان همیاری نمایید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *